black flower(p,334)
black flower(p,334)
زندگیم رو به خاطر کیونگسو اون آشغال فخر فروش و حسود خراب کرده ، نمی تونم اجازه بدم قصر در بره.
با حرص گفت و پوست لب پایینیشو با دندون کند اما قبل از اینکه جونگ کوک بتونه جوابش رو بده قاضی شروع کرد.
قاضی: بر اساس شهادت کیم تهیون و کیم هودونگ، مدارک ارائه شده و نظر هیئت منصفه در آخر حکم به این صورت صادر شد.... دو سورا به جرم قتل آدم ربایی تهدید و اقدام به قتل ناموفق بر اساس قوانین کره ای جنوبی به چهل و پنج سال حبس محکوم میشه اما با توجه به مدارک ارائه شده دال بر اینکه از بیماریهای روانی رنج میبره مدت محکومیت به سی و پنج سال کاهش پیدا می کنه.....
قاضی گلوش رو صاف کرد و ادامه حکم رو به زبون آورد.
قاضی: اما حکم بعد از بستری و درمان شدن در بیمارستان روانی روکوکگدو (یا هر بیمارستانی که دوست دارید) اجرا میشه.... تا شیش ماه وقت اعتراض دارید.
صورت تهیونگ در هم کشیده شد.
بعد از قتل سه نفر و آدم ربایی فقط به سی و پنج سال محکوم میشد؟!
شک نداشت بیماری روانی دوسورا چیزی به جز دروغ نبود که اون وکیل لعنتی و بی وجدان سر هم کرده بود.
خدایا....
این ناعادلانست
دو سورا باید اعدام میشد.
جونگکوک: تهیونگ... آروم باش.
جونگ کوک اسم جفت عصبانیش که هر لحظه بیشتر به انفجار نزدیک میشد رو صدا کرد و سعی کرد کمی از این میزان خشمش رو کم کنه
جونگکوک: فکر کردی چند سال دیگه زنده است؟... احتمالا تا سی و پنج سال آینده این آجوما جونش رو رو هم از دست داده.
موفق شد تهیونگ رو آروم کنه.
جونگکوک: باقی زندگی اون تو زندان تموم میشه.... لازم نیست عصبی بشی.....
دستش رو شکم صاف جفتش گذاشت.
جونگکوک: به خاطر بیبی مون باید از استرس دور باشی.
گفت و همراه تهیونگ دو سورا رو که با دستبند کنار دو تا مامور پلیس از سالن دادگاه خارج می شد تماشا کرد.
جونگکوک: همین که نتونست به اهدافش برسه بزرگترین مجازت برای اون زنه
گفت و امگا به نشونه ی تایید سرش رو تکون داد.
و مجازت بدترش این بود که تهیونگ قراره یه زندگی کامل شاد داشته باشه و برخلاف اون خوشبخت بشه.
زندگیم رو به خاطر کیونگسو اون آشغال فخر فروش و حسود خراب کرده ، نمی تونم اجازه بدم قصر در بره.
با حرص گفت و پوست لب پایینیشو با دندون کند اما قبل از اینکه جونگ کوک بتونه جوابش رو بده قاضی شروع کرد.
قاضی: بر اساس شهادت کیم تهیون و کیم هودونگ، مدارک ارائه شده و نظر هیئت منصفه در آخر حکم به این صورت صادر شد.... دو سورا به جرم قتل آدم ربایی تهدید و اقدام به قتل ناموفق بر اساس قوانین کره ای جنوبی به چهل و پنج سال حبس محکوم میشه اما با توجه به مدارک ارائه شده دال بر اینکه از بیماریهای روانی رنج میبره مدت محکومیت به سی و پنج سال کاهش پیدا می کنه.....
قاضی گلوش رو صاف کرد و ادامه حکم رو به زبون آورد.
قاضی: اما حکم بعد از بستری و درمان شدن در بیمارستان روانی روکوکگدو (یا هر بیمارستانی که دوست دارید) اجرا میشه.... تا شیش ماه وقت اعتراض دارید.
صورت تهیونگ در هم کشیده شد.
بعد از قتل سه نفر و آدم ربایی فقط به سی و پنج سال محکوم میشد؟!
شک نداشت بیماری روانی دوسورا چیزی به جز دروغ نبود که اون وکیل لعنتی و بی وجدان سر هم کرده بود.
خدایا....
این ناعادلانست
دو سورا باید اعدام میشد.
جونگکوک: تهیونگ... آروم باش.
جونگ کوک اسم جفت عصبانیش که هر لحظه بیشتر به انفجار نزدیک میشد رو صدا کرد و سعی کرد کمی از این میزان خشمش رو کم کنه
جونگکوک: فکر کردی چند سال دیگه زنده است؟... احتمالا تا سی و پنج سال آینده این آجوما جونش رو رو هم از دست داده.
موفق شد تهیونگ رو آروم کنه.
جونگکوک: باقی زندگی اون تو زندان تموم میشه.... لازم نیست عصبی بشی.....
دستش رو شکم صاف جفتش گذاشت.
جونگکوک: به خاطر بیبی مون باید از استرس دور باشی.
گفت و همراه تهیونگ دو سورا رو که با دستبند کنار دو تا مامور پلیس از سالن دادگاه خارج می شد تماشا کرد.
جونگکوک: همین که نتونست به اهدافش برسه بزرگترین مجازت برای اون زنه
گفت و امگا به نشونه ی تایید سرش رو تکون داد.
و مجازت بدترش این بود که تهیونگ قراره یه زندگی کامل شاد داشته باشه و برخلاف اون خوشبخت بشه.
- ۵۵۵
- ۲۹ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط